دلتنگی

وقتی حصار غربت من
i تنگ میشود
هر لحظه بین عقل و دلم
i جنگ میشود
از بس فرار کردهام از
i خویشِ خویشتن
گاهی دلم برای خودم
i…تنگ میشود
#محمدعلی_بهمنی
+ نوشته شده در شنبه سی ام تیر ۱۳۹۷ ساعت 19:48 توسط Sara
|

وقتی حصار غربت من
i تنگ میشود
هر لحظه بین عقل و دلم
i جنگ میشود
از بس فرار کردهام از
i خویشِ خویشتن
گاهی دلم برای خودم
i…تنگ میشود
#محمدعلی_بهمنی
ناگاه تر از شعر صدا می زنی ام تا
پروازکند این من در خویش تنیده
من مات که با این همه تعجلیل چه باید
پاسخ بدهم ؟ پیک به تاخیر رسیده
نه بال و پری با من ازآن روح پرنده
نه جاذبه ای با من از این جسم تکیده
با معجزه ی خواب هم این پیرزمانی ست
از این همه گل رایحه ای نیز نچیده
یک آن به خودت فکر کن و بهت خلایق
با هم قدمی با من پیرانه خمیده
شاید که بخندی به من و باورم اما
وقتی که غروبم من و وقتی تو سپیده
وقتی خبرت نیست یکی مثل تو عاشق
یک عمر به پای من و شعرم چه کشیده
باید که به تلمیح ، نه ، باید به صراحت
فریاد کنم از سرتان هوش پریده
#محمدعلی_بهمنی